‌بارجین ما

(- پیامبر اکرم (ص) :«طلب علم بر هر مسلمانی واجب است ، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد . » (اصول کافی ج1/باب دوم/ص35)
‌بارجین ما
این وبلاگ خبری از زیر مجموعه های شبکه مجازی "میبد ما"است و هدف ما درج واقعیات کشور، استان و شهرستان میبد و محلات آن به خصوص بارجین می باشد.
درج هرگونه خبر از این وبلاگ با نام سایت مجازی" میبد ما "و آدرس اینترنتی www.meybodema.ir امکان پذیر می باشد.
عزیزان خواننده می توانند توسط ایمیل بارجین ما به آدرس barjinema@yahoo.com با ما ارتباط برقرار نمایند.
پیوندهای روزانه
بایگانی
پیام های کوتاه
مجلس‌نما، پویش ملّی و مردمی شفافیت داوطلبانه نامزدهای نمایندگی مجلس
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طنز» ثبت شده است

جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ق.ظ

عکسخند...!!

برای خندیدن همیشه بهانه ای هست. اگر بخواهیم...

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۱
م- حفیظی
شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۱۷ ق.ظ

اخبار طنز

لطفا در هر خیابانی تردد نکنید .

اخیرا مشاهده شده که در برخی خیابان ها لاستیک خودروها خود به خود شروع به ترکیدن می کند که گاهی منجر به چپ کردن خودرو هم شده و تعداد زیادی از آن ها نیز به خاطر سنگ کوب کردن باتری در تعمیرگاه ها به سر می برند .
علت را از کارشناسان مربوطه جویا شدیم و فهمیدیم که ماشین هایی که تاکنون در خیابان های صاف و بدون دست انداز تردد نکردند ازهیجان زیاد این اتفاقات برایشان بوجود می آید .
مسئولین مربوطه سخت پی گیر شدند تا خدای نکرده مبادا خیابانی بدون دست انداز باقی بماند .
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۱۷
حسام الدین
چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۹ ب.ظ

طنز/رابطه چاله با کله قندی

_آدرس خونتون رو درست نوشتی؟

_آره، مشکلی داره؟

_ مشکلی که نه اما...

_نکنه محلمون دزد و قاچاقچی داره و ما نمی تونیم امتحان بدیم؟!!!!

_ نه، ولی شما نمی خواد که امتحان کله قندی بدید.!!

_ یعنی رد شدم؟! امتحان نداده!

_ ای بابا... شما قبولید. نمی خواد این امتحان رو بدید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۳۹
م- حفیظی
پنجشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۵۶ ب.ظ

لبخند های پشت خاکریز!!(2)

سری دوم خاطرات طنز جبهه و جنگ

از کتاب فرهنگ جبهه جلد 3 (شوخ طبعیها)، نوشته آقای سید مهدی فهیمی، کاری از انتشارات سروش است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۱ ، ۱۲:۵۶
م- حفیظی
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۱، ۰۲:۰۶ ب.ظ

لبخند های پشت خاکریز!!

... برادرانی که از لحاظ چثه قدری چاقتر از بقیه بودند وضعشان بدتراز همه بود.یکی از آنها در گروه ما بود. بنده خدا با هزار مکافات نیم تنه خودش را کشید جلو، اما بقیه بدنش بیرون ماند.بچه ها به مربی گفتند:مثل اینکه گربه تپل شما که ظاهرا زیادی جوجه خورده در لوله گیر کرده بیایید فکری برایش بکنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۱ ، ۱۴:۰۶
م- حفیظی