یک لقمه با خودت بردار
تموم که می شد، مادر از همون سفره لقمه ای واسمون می گرفت و می گذاشت درون کیفمون و می گفت این هم با خودت ببر مدرسه. می گفتیم: مادر من که صبحونه ام رو خوردم، دیگه نیازی به این نیست. مادر هم جواب می داد: گرسنه می شی، تو زنگ تفریح این لقمه رو بخور. همین هم می شد!