‌بارجین ما

(- پیامبر اکرم (ص) :«طلب علم بر هر مسلمانی واجب است ، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد . » (اصول کافی ج1/باب دوم/ص35)
‌بارجین ما
این وبلاگ خبری از زیر مجموعه های شبکه مجازی "میبد ما"است و هدف ما درج واقعیات کشور، استان و شهرستان میبد و محلات آن به خصوص بارجین می باشد.
درج هرگونه خبر از این وبلاگ با نام سایت مجازی" میبد ما "و آدرس اینترنتی www.meybodema.ir امکان پذیر می باشد.
عزیزان خواننده می توانند توسط ایمیل بارجین ما به آدرس barjinema@yahoo.com با ما ارتباط برقرار نمایند.
پیوندهای روزانه
بایگانی
پیام های کوتاه
مجلس‌نما، پویش ملّی و مردمی شفافیت داوطلبانه نامزدهای نمایندگی مجلس
آخرین نظرات
شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ

مهر مادری

چند وقتی بود به مادرش زنگ نزده بود و احوالش را جویا نشده بود. شیخ که این موضوع را فهمید جوان را صدا زد و گفت: چرا از مادرت خبری نمیگیری؟

نمی گویی نگرانت می شود؟

گفت: چشم، بعدا زنگ می زنم. دیر که نشده هنوز!

شیخ دانست که انگار هنوز ارزش مادر را نمی داند که همچون حرفی می زند.

به جوان رو کرد و گفت: من به تو تخم مرغی می دهم و از تو می خواهم که چند وقتی آن را در جیبت بگذاری و از آن نگهداری کنی. فقط حواست باشد که نشکند.

جوان گفت: شیخ ما رو گرفتی! خوب معلومه که نمی شه و نمیتونم. آخه مگه می شه یه تخم مرغ رو گذاشت تو جیب و مواظبش بود که نشکنه. فرضا صبح از پسش بر اومدم و نشکست. شب تو خواب دیگه ضامن نیستم که غلط نزنم و نرم رو تخم مرغ!

شیخ گفت: درست می گویی. اما به من بگو ببینم که چطوریه که یه مادر میتونه 9 ماه یه بچه رو تو شکمش نگه داره و نذاره کوچیکترین اتفاقی برای بچش بیفته، اما تو از پس یه تخم مرغ کوچیک اونم برا چند روز بر نمیای؟؟

...

جوان سرش را پایین انداخت و فقط زیر چشمی به موبایلش نگاه می کرد.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۰
م- حفیظی

مادر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">