‌بارجین ما

چند روزی به شروع مدرسه ها نمانده.این روزای باقی مانده برای دانش آموزان یه روزای خیلی خاص و زیبائیست،چرا؟؟؟خب چون وقت خرید کیف، کفش، کتاب و دفتر نو برای مدرسه است.

به خاطر همین موضوع ما سری به مغازه های لوازم تحریری و کیف و کفش فروشی زدیم تا از وضعیت لوازم التحریر و اقلام مورد درخواست دانش آموزان مطلع شویم.اما چیزایی دیدیم که باور کردنش برای ما خیلی سخت بود. برای همین هم از گوشه ای از این فاجعه چند سری عکس برای شما آماده کرده تا شما هم عمق این فاجعه را دیده و درک کنید.

عکس های زیر فقط مشتی از خروار های این چنین وسایل در مغازه ها هست...

سری اول: دفترچه های یادداشت

عکس هایی از عمو جومونگ و خاله سوسانو !!!!هنوز بعد از اینکه حدود یک سال و چند ماهی از اتمام پخش مجموعه افسانه جومونگ میگذرد بازم بازار پورستر و عکسهای اون داغه داغه.

هرچیزی از سنین پایین به دانش آموزان یاد داده بشه مثل حک کردن بر روی سنگ در مغز بچه ها ثبت میشه حال چه مثبت باشد ، چه منفی ؛ عامدانه باشد یا جاهلانه .

نکته جالب توجه هم اینه که بیشتر عکس های پشت دفترچه ها از نوع ازدواج این دو نفر با یکدیگر بود که در فیلم هم از آنها به عنوان دوزوج به اصطلاح خوشبخت نشان داده شد.اینجوری بچه ها ازدواج رو از پایه خوب یاد میگیرن.دیگه چه چیز بهتر از این؟؟؟(حال مسؤلان بگویند که جوانها درمورد ازدواج چیزی نمیدانند. خود آنها با این سهل انگاریهایشان از دوران کودکی روابط دختر و پسر رو دارند به کودکان آموزش می دهند.)

.................

عکس زیر مربوط به شخصی است که ضربه های شدید فرهنگی زیادی بر روی جوونامون به واسطه فعالیتهای او خورده ایم فردی که گرایش او به فرقه ضاله و منحرف شیطان پرستی کاملا مشهود است.حالا دیگه کارمون به کجا  رسیده که عکس این بابا پشت دفترچه یادداشت بچه هایمان چاپ میشه. تازه با چه ادا و اطفار و ژستی هم اسم مزخرفش (ساسی مانکن) رو کنار عکسش زدن.یکی ندونه فکر میکنه انیشتن جدید اینه.نکنه راستی راستی این باشه ما خبر نداریم؟؟؟؟_اصلا حیفه این استعداد اینجوری پر پر بشه، عکسشو باید تو کتابای دبستان و روزنامه هم چاپ کنن؛یا نه" باید بیارنش تو تلوزیون تا خوب معروف بشه(تلویزیون که همه جور آدمی رو برای برنامه هاش دعوت می کنه ، اینم روش).واسه نشون دادن میزان پیشرفتمون در آزادی های مختلف و عجیب خیلی خوبه ها......یه شبه میشیم جهان اولی!!!

............................

اما چیزی که بیشتر تعجب ما را بر انگیخت این بود که در میان این دفترچه ها با عکسهای عجیب دفترچه ای دیدیم که به عکس یکی از کشتی کج کاران معروف مزین شده بود!!! ورزشی که نمی توان نام ورزش را به روی آن گذاشت و بهتر است به آن بگوییم وحشی گری که دو انسان در آن به مثابه گرگ به جان هم افتاده و یکدیگر را بدرند فقط برای کمی مال دنیا.

خوبه والا.کار آن کس کرد که تمام کرد.شما که عکس یکی از افرادی که تو زمینه ی کشتی کج یا همون دعوای آزاد فعالیت میکنه رو زدید حداقل یه ۷ یا ۸ تا صفحه ی اولش رو چند تا فن این دعوا رو آموزش بدین که دانش آموزان خوب فیضشو ببرن .تا بچه ها یاد بگیرن چجوری انگشتاشونو تو چش هم فرو کنند یا چجوری با کف دست یا با پا برن تو صورت هم .یا اصلا برای هیجان بیشتر آچار فرانسه و امثال اینا بزنن تو سر هم.اشکال نداره که !؟یکم تنوع برای دانش آموزان ما خوبه دیگه.مثل کشورای غربی میشیم پر از تنوع ...(از این نوع دفترچه خیلی زیاد و متنوع بود و ما فقط یکی از اونا رو به نمایش گذاشتیم.)

========================

سری دوم:برچسب های روی کتاب و دفتر

یه برچسب از مرد عنکبوتی. پر از علائم ماسونی و شیطلان پرستی. خب،حتما اینم یه نوع برچسب آموزشیه.وگرنه برای چی گذاشتن بیاد تو بازار؟؟!!! آموزش از هر نوعش خوبه دیگه حتی آموزش شیطان پرست شدن .....(مرد عنکبوتی یکی از شخصیت هایی است که دقیقا علامت های شیطان پرستی رو موقع پرتاب تار انجام میداد با ژست ها و شکلهای گوناگون)

......................................

ای بابا بازم عمو جون و خاله سوسانو اما با تیپ و قیافه ی امروزی ...

========================

سروی سوم:جلد های دفتر و کتاب

عکس۱:

فکر نکنم این عکس مشکل خاصی داشته باشه . فقط یکم موهاش بیرونه و یکم هم  آستیناش و یقش کوتاه شده .چیز مهمی نیست.شاید اینم نوعی آموزش پوشش باشه نه ؟؟؟؟آدم باید فکرش درست باشه....(واقعا در مملکت اسلامی پخش و فروش چنین جلدهایی چه توجیهی میتواند داشته باشد. آیا هیچ نظارتی وجود دارد؟ مسؤلین در کجا به دنبال ریشه بد حجابی دختران می گردند؟؟؟ کودکان خویش را دریابیم.)

...........................

این عمو و خاله کلا خیلی معروفنا...

========================

سری چهارم:کیف

چه جالب.بازم مرد عنکبوتی.منتها فرقش با برچسبش ینه که این علاوه بر اینکه خود کودک یاد میگیره، وقتی توی خیابون با این کیف راه میره بچه های دیگه هم از این عکسش یاد می گیرند و شایدم بزرگتر ها هم یاد بگیرند و ازش تقلید کنن!!

(حالت دست رو دقت کنین،با دست چپ و شصت دست باز که از علائم شیطان پرستی است.)

............................

این دو تا کیف هم نمونه ای دیگه از آموزش های شرکتهای سازنده و توزیع کنندگان این کیفها درمورد حجاب. منتها با یکم ادا و اصول اضافه تر.بالاخره هر چی پیاز داغ بیشتر باشه آموزش کامل تر میشه ...

واقعا انسان می ماند که در این موارد چه بگوید که در مملکتی اسلامی و در شهری که اعتقادات مذهبی آن زبانزد خاص و عام است این کیفها و این تصاویر از کجا آمده اند؟؟؟

آیا دستانی در کار است؟؟

و اینم از عکس آخر:

که نمونه ای از زیر دستی های موجود در بازار هست.منتها فرقش با زیر دستی های معمولی اینه که در موقع امتحان وقتی خسته  یا بیکارمیشدیم، روی زیر دستی هامون یه خورده نقاشی میکشیدیم تا خستگیمون در بره.اما زیر دستی های امروزی خودش نقاشی داره(مثل این تصویر) فقط کافیه وقتی بچه ها خسته شدن نگاهش کنند، تا تمام خستگیشون با دیدن اینجور نقاشی از تنشون در بره... اینم حتما جهت رفاه حال بچه ها گذاشتند و هیچگونه منظور و هدف بدی نداشتند!!.خداییش باید آفرین گفت. وسط امتحان هم دست از آموزش نحوه لباس پوشیدن بر نداشتند.کاش میدونستیم این آموزش های خوب زیر سر چه کسانی هستند تا  حداقل یه تقدیر خشک و خالی ازشون میکردیم.

حالا خودمان را بگذاریم جای یه بچه ی ۷ یا ۸ ساله.با داشتن این لوازم  چه دید و تفکری درمورد اسطوره های ملی، حجاب،دین و .... در ما به وجود میاد؟؟؟

۱-اول از همه جومونگ و سوسانو رو به جای الگوهای ایرانی و اسلامی، الگوی خود قرار داده تاجایی که دوست داریم مثل اونا باشیم یه دختر و پسر که عاشق هم میشن تا دنیا رو فتح کنند. یه قهرمانی که هیچکس حریفش نمیشه.همه رو میکشه و پیروز میشه و ...(خالی از لطف نیست برای عزیزان که این مطلب رو که استاد رائفی پور در وبلاگ شخصیشان در مورد افسانه جومونگ نوشته اند را نیز بخوانید"جومونگ کره ای یا ماشیح یهودی؟؟؟!!" )

۲-میخواهیم مرد عنکبوتی بشیم و دوست داریم همه ی لوازمی که عکس اون رو داره داشته باشیم، پیراهن، ماسک و... بعدش به این فکر میکنیم که با داشتن پیراهن و علامت دستش میتونیم حریف همه باشیم واین علامت به صورت نا خداگاه در ذهن بچه جا می افتد تا جایی که هرگز فکر نمی کند کسی که از این علامت استفاده می کند ممکن است فراماسون و یا شیطان پرست باشد. برای همیشه... ولی غافل از اینکه ندونسته داریم بستر شیطان پرست شدن بچه هامون رو از کودکی فراهم می کنیم.

۳-با دیدن عکس های باربی و امثال این عروسک ها بر روی لوازم تحریری و کیف یاد میگیرن که اینجور لباس پوشیدن خیلی خوبه، و بدتر از اون اینکه داشتن اندام و هیکلی مثل باربی برای دخترانمون یک رؤیا میشه و برای رسیدن به این رؤیا چه خرجها و چه زحمتها که بر روی دوش پدر و مادر نمی گذارند. اینجوری یاد میگیرن که این جور لباس پوشیدن هیچ اشکالی نداره چون مامان و بابا واسم این برچسبو خریدن و کم کم همینجوری فرهنگ غربی برهنگی را در ذهن بچه ها براحتی جا می افته.

۴-اول عکس یه خواننده رو میبینیم،کنجکاو میشیم شعرشو گوش میدیم، موهامونو مثل اون میکنیم.یه چند تا خالکوبی هم اولش با خودکار رو دست میکشیم تا بعد که بزرگ شدیم به خالکوبی واقعی تبدیلش کنیم، ادای رپرا رو در میاریم، کم کم که آهنگاشون خوب تو مغز جا باز کرد شروع میکنیم به پیروی.حالا هر چی میخواد باشه(ضد خدا،ضد مذهب، ضد دین،ضد ولایت و حتی ضد امام زمان و ....)

واما در پایان: به جز فرهنگ غرب و اباحی گری هیچ چیز دیگر نصیبمان نخواد شد. خشونت،بی بند و باری ،دوستی های نا مشروع و خطرناک بین دختر و پسر، آزادی بدون حد و مرز،و اینکه امثالی مثل مرد عنکبوتی و جومونگ جای الگو های خوبی مثل امامان و پیامبران و شهدا و خیلی از شخصیت های خوب رو میگیرن (در اینجا باید از رسانه ملی سؤال کرد که چرا در کشوری که این همه اسطوره بزرگ دارد، از اسطوره هایی مثل رستم بگیر تا قهرمانانی مثل شهید همت شهید باکری شهید محمد حسین فهمیده و هزاران هزار الگوی دیگر به این اسطوره ها کمتر پرداخته می شود اما اسطوره افسانه ای به درد نخوری مثل جومونگ از شرق آسیا در ذهن کودکان ما جا می گیرد واقعا چرا؟؟؟؟؟؟)

===================================================

عکس هایی که شما در بالا مشاهده کردین فقط نمونه ای کوچکی از وضعیت حال حاضر هست.آن هم فقط در تکه ی کوچی از ایران اسلامی .به راستی پخش این نوع لوازم تقصیر کیسیت؟؟؟آیا مقصر کسانی اند که باید بر پخش این موارد نظارت داشته باشند یا مادر و پدر ها یا تقصیر بچه هاست؟ که بعید میدونم این گزینه باشه چون بچه ی دبستانی و ر اهنمایی درکی از تهاجم فرهنگی ندارند و صرفا جهت قشنگ بودن و رنگارنگ بودن تصاویر است که این وسایل را درخواست میکنند و کم کم از این تصویر ها الگو میگیرند.اگر همین الان به دور و اطرافمان نگاه کنیم میبینیم که خیلی از بچه ها الگو گرفته اند...دو گزینه ی اولی مقصران اصلی اند.اول اینکه اگه پدر و مادر ها بچه هاشون رو دوست داشته باشن و به فکر رفتار و فرهنگ کودکانشان در آینده باشند که حتما در قبال آن پاسخگو خواهند بود، یه جوری با همان زبان بچگی  به کودکانشان بفهمانند که این برچسب های بیهوده به جز بد بودنشان هیچ سود دیگری ندارند. و به جای آن آنها را تشویق به خریدن لوازم تحریر و کیف هایی که خیلی از تصاویر بالا قشنگ تر و مناسب و عجین تر با فرهنگ خودمان است بکنیم.با اینکار کم کم تقاضا درمورد لوازم نامناسب کم شده و دیگر شاهد اینگونه محصولات در فروشگاهها نخواهیم بود.پس اول باید از خانواده شروع شود تا بتوانیم جامعه را درست کنیم.

و از کسانی که باید بر روی اینگونه مسائل نظارت کنند خواهش میکنیم که فکری به حال این قضیه بکنند و آنقدر این مسئله را کوچک نشمارند. و در ادامه از سیاست گذاران فرهنگی متقاضی هستیم که دیگر از خواب غفلت بیدار شده و به فکر باشند تا قبل از اینکه فرهنگمان را به طور کامل به غارت نبرده اند.

تا یکی دوسال پیش این مسئله بصورت جدی شروع شد و اهمیت ندادن به این موضوع باعث شد که هنوزم که هنوزه شاهد اینچنین مواردی باشیم که با سوء استفاده از جهل ما و در روز روشن فرهنگمان را بدزدند و تنها کاری که میکنیم این است که نگاه کنیم و هیچ عملی انجام ندهیم .....

به امید ظهور آقا و مولایمان امام زمان(عج) که صد البته نزدیک است.

نویسندگان:عارف غفوری، محمد حسین حفیظی

عکاس:عارف غفوری

(تمام عکس ها با موبایل و به طور مخفیانه گرفته شده از کیفیت نسبتا پایین آن ما رو ببخشید.)