اقدام اخیر شهرداری میبد جهت ایجاد خیابان در ضلع غربی گلزار شهدا و قبرستان محله بارجین و تخریب تعدادی از قبور نارضایتی اهالی این منطقه را به دنبال داشته است.
در چند هفته اخیر متاسفانه پوشش و کیفیت ارائه شبکه های دیجیتال دچار مشکل شده است؛ به نحوی که اعتراض بسیاری از خانواده هایی که از شبکه های دیجیتال استفاده می کنند را در بر داشته است. مشکلاتی که اخیرا شدت بیشتری پیدا کرده است.
در ادامه به شرح برخی از این مشکلات می پردازیم...
_آدرس خونتون رو درست نوشتی؟
_آره، مشکلی داره؟
_ مشکلی که نه اما...
_نکنه محلمون دزد و قاچاقچی داره و ما نمی تونیم امتحان بدیم؟!!!!
_ نه، ولی شما نمی خواد که امتحان کله قندی بدید.!!
_ یعنی رد شدم؟! امتحان نداده!
_ ای بابا... شما قبولید. نمی خواد این امتحان رو بدید.
از مسئولین انتظامی شهر به ویژه عزیزان خدمتگزار نیروی انتظامی درخواست داریم که در این چند شب پایانی سال بیشتر و محکمتر نظارت و مراقبت کنند تا برخی افراد معلوم الحال برای مردم ایجاد مزاحمت ننمایند.
4. در پایان هم نکته ای را باید به مسئولین امنیتی بانکها و متولیان کارتهای بانکی متذکر شد که اینگونه کلاه برداری ها نشان از وجود حفره ی امنیتی و یا همان باگ، در سیستم بانکی دارد که این کلاه برداران توانسته اند آن را شناسایی کرده و از این نقص برای ضربه زدن به امول مردم سوء استفاده کنند.
==============================================
مطالب مرتبط:
کلاه برداری تلفنی به میبد رسید/ماجرای هوشیاری شهروند میبدی
مراقب کلاهبرداری پیامکی در میبد باشید؛ شاید برای شما هم پیش بیاید!
بسمه تعالی
در گزارش های خبری آمده بود که گروهی از کلاه برداران با فرستادن پیامک و یا زنگ زدن به افراد و دادن مژده برنده شدن در قرعه کشی شرکتهای معتبر و بزرگ از هموطنانمان دزدی نموده اند. و متاسفانه برخی هم گول حرفهای این کلاه برداران را خورده و ناآگاهانه به دام این افراد افتاده و اموال خویش را به باد فنا داده اند.
اما در این میان هم هستند کسانی که با هوشیاری عمل می کنند و نه تنها از این کلاه برداران نیرنگ نمی خوردند، بلکه خودشان هم به قول معروف میشوند دست بالای دست.
در ادامه ماجرایی از یکی از همشهریان باهوشمان در همین رابطه آورده ایم...
.... اون یکی میگه:زمین و خورشید و سیاهچاله وسط کهکشان راه شیری با هم هم طراز میشن و فقط سه روز زمین به خاموشی فرو میره!! و ..... همینجوری میگن و میگن و میگن.
هر کسی یه جوری هم میگه این دورغه و براش دلیل هم میاره که خیلی هاش قانع کننده است. اما ما می خواهیم یه علت دیگه رو واسه این موضوع بیاریم. علتی که شاید ندیده و نشنیده و شاید هم کم شنیده اید.
چه علتی؟
چند ماه پیش عزیزان ستاد امر به معروف ونهی از منکر میبد در طرحی بسیار جالب و پسندیده در نماز جمعه با قرار دادن سخت افزار بلوتوث برای عزیزان نمازگزار فایلهای مذهبی و زیبایی را بلوتوث می کردند اما نمی دانیم چه اتفاقی افتاده که دیگر از آن فعالیتها خبری نیست.
امیدواریم که هرچه زودتر دوباره این فعالیت به راه افتد و در شرایطی که بین بسیاری از گوشی ها بلوتوث هایی رد و بدل می شود که در شان یک مؤمن نیست ، کسانی باشند که این فضا را عوض کرده و فایلهایی را بین مردم ، به خصوص جوانان رواج دهند که تحقق بخش موبایل اسلامی باشد.
انشا الله هرچه زودتر شاهد راه اندازی دوباره و پر قدرت تر از قبل این سامانه توسط عزیزان ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان میبد باشیم.
.................................................................................................
مطالب مرتبط:
همزمان با ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) و اشتغال مردم به این مراسم، دادستانی تهران در اقدامی عجیب مبادرت به فیلتر تعداد زیادی از سایت و وبلاگهای جریان حزب اللهی نمود.
به گزارش میبدما اکثر این وبلاگها در خط مقدم جبهه جنگ سایبری علیه دشمنان داخلی و خارجی نظام قرار داشتند و توجیه دادستانی برای فیلترینگ این وبها بازنشر آخرین مقاله نویسنده توانمند جبهه انقلاب اسلامی یعنی حسین قدیانی(فرزند شهید اکبر قدیانی که وبلاگش پر بازدید کننده ترین وبلاگ فارسی نیز می باشد) بوده است.
در آخرین نوشته رسمی قدیانی وی با منطقی کاملا صحیح به دستگاه قضایی کشور انتقاد نموده بود که چرا در برخورد با سران فتنه تا این اندازه اهمال کاری صورت می پذیرد بطوریکه این مفسدین وقاحت را تا بدانجا رسانده اند که از نظام جمهوری اسلامی ایران با عنوان حکومت فرعونی یاد می نمایند.
در این راستا میبدما نیز مانند انبوه سایت و وبلاگهای دیگر به بازنشر این مطلب حسین قدیانی پرداخت اما در کمال شگفتی میبدما نیز به سرنوشت وبلاگ قطعه۲۶(وب شخصی قدیانی) و سایت مشرق نیوز(انعکاس دهنده مقاله قدیانی) و دهها سایت دیگر دچار شد و http://www.meybodema.com/ از سوی دادستانی تهران(!) فیلتر شد.
نکته جالب در این زمینه آن است که دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در مصاحبه با رجانیوز خاطرنشان ساخته که این اقدام دادستانی بدون نظر کارگروه بوده است! تماسهای میبدما با مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز این موضوع را تایید می کند.
نکته جالبتر اینکه "میبدما" که سایتی متعلق به شهرستان میبد می باشد از طریق دادستانی "تهران" فیلتر شده است!
به اطلاع همشهریان گرامی و سایر مخاطبان عزیز می رساند که دست اندرکاران میبدما بر عهدی که از اول با امامت امت بسته باقی است و اگر دستگاههای مختلف این نظام بروبچه های شبکه مجازی میبدما را از در بیرون کنند آنان از پنجره وارد می شوند لذا آدرس جدید سایت میبدما که البته فاقد مطالب حسین قدیانی عزیز می باشد را یادداشت بفرمایید:
البته مذاکرات و مکاتبات میبدما با دادستانی تهران برای بازپس گیری دامنه (دات کام) میبدما ادامه دارد.
یا حق
مدیر مسئول میبدما
خودتان این عکسها را مشاهده کنید که در یکی از مسیرهای پر تردد شهر زده شده
و
آیا باید چهره امام حسین (ع) به این گونه نمایش داده شود،سیاه
واقعا علت آن چیست؟
نمیشد در هاله ای از نور چهره ایشان را نشان داد؟
امیدواریم که علت قانع کننده ای برای این تصویر وجود داشته باشد
نشسته بودم تو ماشین شب بود و یه خورده هم هوا سرد یکهو چشمم افتاد به دوتا جوون که سوار بر موتور سیکلت انداخته بودند درست پشت یه تریلی با خودم گفتم که مگه بلانسبت عقل ندارند که دارن با جون خودشون بازی میکنند اونم برای چی؟
فقط برای اینکه باد سرد بهشون نخوره!!!!!!!!!!!
عزیز من مگه یه تلق موتور قیمتش چنده که شما حاضر نیستی برا موتورت بخری میدونی اگه خدای نکرده ماشین جلوییت بزنه رو ترمز از شما هیچ کاری بر نمی یاد و اون وقته که برای خود و خانوادت دردسر درست می کنی.؟
مگه همین کار رو یکی دوسال پیش دوتا جوون نکردن که متاسفانه یکیشون به رحمت خدا پیوست و دیگری هم تا چند ماه بیمارستان و ..... واقعا این کار ارزش داره که جون خودت و یا با ارزش ترین موهبت الهی یعنی سلامتی خودت رو به خاطر یک سهل انگاری از دست بدی؟؟!
برادر من اگر فکر خودت و یا دوستت نیستی، فکر خانواده ی خودت باش.
انشا الله که همچین فعلهایی رو دیگر از جوانان عزیز میبدی نبینیم و دیگر شاهد مرگ و ناکامی جوونامون نباشیم.
ادواردو آنیلی که بود
مهدی آنیلی یا ادواردو آنیلی
که متاثر از انقلاب اسلامی ایران، مسلمان و شیعه شد. وی تنها پسر و وارث سناتور و میلیاردر ایتالیایی جیووانی آنیلی بود که در سال ۱۳۷۹ به طرز مشکوکی کشته شد، با این حال طبق نظر دادگاه علت مرگ خودکشی اعلام شد.
ادواردو آنیلی در ۶ژوئن ۱۹۵۴در نیویورک به دنیا آمد.
او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک در ویلز در کشور بریتانیا گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغالتحصیل شد.
پدرش سناتور جیووانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، ایویکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند.
چگونگی مسلمان شدن
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین میگوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم. »بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه میکند و درخواستش مبنی بر اینکه میخواهد مسلمان شود را مطرح میکند. آنها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب میکنند.
نخستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.
دکتر قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو میگوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.
شبکه ایران: انگار قرار نیست ماجرای ابراز علاقه و ادای رسم ادب توسط هنرمند موسیقی کشورمان به رئیسجمهور پایان یابد و مدعیان اخلاق دیروز، کمی سعه صدر خود را بالا ببرند و قدری تحمل آراء مخالف را تمرین کنند.
با وجود اینکه بیش از یک ماه از ابراز محبت علیرضا افتخاری به احمدینژاد می گذرد اما هجمه مخالفان دولت ادامه دارد و این استاد آواز موسیقی اصیل ایرانی به تازگی طی اظهاراتی از برخورد ناشایست داعیهداران تحمل مخالف با وی و خانواده اش پرده برداشته است.
این هنرمند سرشناس کشورمان شب گذشته در گفتوگوی تلفنی با بخش خبری 30/20 شبکه دوم سیما با اشاره به هجمه بیشمار و غیرمنصفانه این جریان اظهار داشت: من در برنامهای به رسم ادب به رئیسجمهور عزیزمان ادای احترام کردم. از آن زمان به بعد، من و خانوادهام به وسیله تماسهای تلفنی مورد اذیت قرار گرفتیم.
طبق اعلام جهان، افتخاری در ادامه با ذکر این نکته که ما همه باید در یک مسیر باشیم، گفت: اهانتهایی که به خودم شد را میبخشم اما اهانتهایی که به دخترم در دانشگاه صورت گرفت را به هیچ عنوان نخواهم بخشید.
وی همچنین در حالی که به حالت بغض سخن میگفت، به تشریح نحوه برخوردهای ناشایست با خانوادهاش پرداخت و گفت:در دانشگاه موهای دختر مرا کشیدهاند و به وی توهین کردهاند در حالی که او یک استاد دانشگاه است.