‌بارجین ما

بسمه تعالی

بعد از مدتها رفته بودم چند تایی نون واسه خونه بگیرم. نونوایی شلوغ بود و منم رفتم درون صف تا نوبتم بشه. یه کم که صف جلو رفت و به داخل نونوایی رفتم، منظره عجیبی رو دیدم. خیلی هم جالب بود. نمیدونم کار شاطر بود یا کار اون بنده خدایی که نون رو واسه مردم از تنور در می آورد. یه لیوان چایی و یه پاکت سیگار گذاشته شده بود جایی که چونه خمیر رو پهن می کردن؛ جلوتر که رفتم و خوب دقت کردم دیدم که حتی یه سیگار روشن! هم کنار لیوان و پاکت هست. خواستم از این منظره جالب و عجیب اونم تو نونوایی یه عکس بگیرم و واسه خوانندگان وبلاگ بزارم که متاسفانه یادم اومد که دوربین موبایلم خرابه و نمیشه باهاش عکس گرفت.

تا نوبتم بشه تو ذهنم با خود می گفتم که چه طوریه که کارکنای این نونوایی تا این حد واسشون عادیه که همچین چیزایی رو بزارن اونجا؟ اگه لیوان چایی و پاکت سیگارش رو هم زیر سبیلی رد کنیم، اون سیگار روشنی که اونجا گذاشته رو چی کارش کنیم؟ اونم نادیده بگیریم؟ اصلا مگه نونوایی ها بازرسی بهداشتی نمیشه؟

خوب که فکر کردم با خود گفتم: آره، نونوایی ها بازرسی میشه اما خیلی رسمی و اداری. مأمور محترم بهداشت با کت و شلوار و یه کیف به دست میاد در نونوایی و میگه من مأمور بهداشتم و بازرسی می کنه و خدا نگه دار.

اگه چند بار به طور نا محسوس و مخفیانه از این نونوایی ها بازرسی بشه(به خصوص تو ساعات غیر اداری)، اون وقت معلوم میشه که کی پایبند قانونه و کی فقط جلو مأمور بهداشت قانون رو رعایت می کنه.

این تنها یک مورد از مسائلی بود که من تو نونوایی های شهرمون دیدم.

خدا کنه که دیگه نبینیم و نبینند. خداکنه ....