عکسخند...!!
برای خندیدن همیشه بهانه ای هست. اگر بخواهیم...
لطفا در هر خیابانی تردد نکنید .
با عرض سلام خدمت خوانندگان محترم بارجین ما
به تازگی به سرویس وبلاگی بلوگ مهاجرت کرده ایم
قطعا وبلاگی که مشاهده می کنید دارای نقایص و ایرادهایی است. برای همین هم از شما خوانندگان محترم وبلاگ تقاضامندیم که انتقادات و پیشنهادات خودتان را برای هرچه بهتر شدن وبلاگ، در بخش نظرات برای ما بنویسید.
با تشکر
مدیرت وبلاگ بارجین ما
_آدرس خونتون رو درست نوشتی؟
_آره، مشکلی داره؟
_ مشکلی که نه اما...
_نکنه محلمون دزد و قاچاقچی داره و ما نمی تونیم امتحان بدیم؟!!!!
_ نه، ولی شما نمی خواد که امتحان کله قندی بدید.!!
_ یعنی رد شدم؟! امتحان نداده!
_ ای بابا... شما قبولید. نمی خواد این امتحان رو بدید.
سری دوم خاطرات طنز جبهه و جنگ
از کتاب فرهنگ جبهه جلد 3 (شوخ طبعیها)، نوشته آقای سید مهدی فهیمی، کاری از انتشارات سروش است.
... برادرانی که از لحاظ چثه قدری چاقتر از بقیه بودند وضعشان بدتراز همه بود.یکی از آنها در گروه ما بود. بنده خدا با هزار مکافات نیم تنه خودش را کشید جلو، اما بقیه بدنش بیرون ماند.بچه ها به مربی گفتند:مثل اینکه گربه تپل شما که ظاهرا زیادی جوجه خورده در لوله گیر کرده بیایید فکری برایش بکنید.