به مناسبت ایام شهادت بی بی دوعالم حضرت زهرا(س) بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور میبد اقدام به برگزاری نمایشگاه عکس و خاطرات شهدا نموده است.
در ادامه تصاویری از این نمایشگاه به معرض دید شما مخاطبان گذاشته ایم...
قسمت شد تا به همراه بسیجیان در رزمایش الی بیت المقدس که در مکان اردوگاه قدس برگزار می شد شرکت کنم و مدتی کوتاه با بسیجیان باشم...
قطعه جدید حامد زمانی به نام «گزینههای روی میز» در چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار اجرا شد.
دانلود در ادامه مطلب...
در اینجا قصد نقد این فیلم و از اینجور چیزا ندارم. چرا که زیاد در این مورد بحث شده است؛ اما حرفم چیز دیگری است.
سوالی دارم:
آیا واقعا صفات نیکویی که در فرمانده جومونگ مشاهده می کنیم فقط مختص اوست؟
.... بعد خندید وگفت:«اگه می دونستی همین نان خشک چه طعمی داره، هیچ وقت به خودت اجازه نمی دادی همچین حرف بزنی؟» و بعد با خونسردی و لذت نان خشک ها را خورد.
چشمم به اعلامیههایی که به در و دیوار شهر بوکان نصب شده بود افتاد که برای سر ابراهیم شجاع جایزه 150 هزار تومانی تعیین کرده بودند.
معجزه
حسن یکی از برادران را صدا زدو به او گفت:«بیا بیرون!بیا بیرون و ببین و عبرت بگیر،تا بعداً کسی نگه امدادهای غیبی و هم و خیاله و خدا کمک نکرد.این معجزه است،خوب نگاه کن!»
بسمه تعالی
به مناسبت هفته بسیج جمعی از دانش آموزان بسیجی حلقه صالحین شهید کاظمی پایگاه امام حسین(ع) بارجین به زیارت قبور شهدای بارجین رفتند.
سری دوم خاطرات طنز جبهه و جنگ
از کتاب فرهنگ جبهه جلد 3 (شوخ طبعیها)، نوشته آقای سید مهدی فهیمی، کاری از انتشارات سروش است.
... برادرانی که از لحاظ چثه قدری چاقتر از بقیه بودند وضعشان بدتراز همه بود.یکی از آنها در گروه ما بود. بنده خدا با هزار مکافات نیم تنه خودش را کشید جلو، اما بقیه بدنش بیرون ماند.بچه ها به مربی گفتند:مثل اینکه گربه تپل شما که ظاهرا زیادی جوجه خورده در لوله گیر کرده بیایید فکری برایش بکنید.
طبق رسم هر ساله اهالی بارجین و به همت عزیزان مجمع عاشقان حضرت مهدی (عج) بارجین ، امسال نیز اهالی بارجین در اولین جمعه سال 1390 بر سر گلزار شهدا حاضر گشتند و با مداحی بردران حاج محمد بقایی و فلاح به ندبه نشستند.
همزمان با ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) و اشتغال مردم به این مراسم، دادستانی تهران در اقدامی عجیب مبادرت به فیلتر تعداد زیادی از سایت و وبلاگهای جریان حزب اللهی نمود.
به گزارش میبدما اکثر این وبلاگها در خط مقدم جبهه جنگ سایبری علیه دشمنان داخلی و خارجی نظام قرار داشتند و توجیه دادستانی برای فیلترینگ این وبها بازنشر آخرین مقاله نویسنده توانمند جبهه انقلاب اسلامی یعنی حسین قدیانی(فرزند شهید اکبر قدیانی که وبلاگش پر بازدید کننده ترین وبلاگ فارسی نیز می باشد) بوده است.
در آخرین نوشته رسمی قدیانی وی با منطقی کاملا صحیح به دستگاه قضایی کشور انتقاد نموده بود که چرا در برخورد با سران فتنه تا این اندازه اهمال کاری صورت می پذیرد بطوریکه این مفسدین وقاحت را تا بدانجا رسانده اند که از نظام جمهوری اسلامی ایران با عنوان حکومت فرعونی یاد می نمایند.
در این راستا میبدما نیز مانند انبوه سایت و وبلاگهای دیگر به بازنشر این مطلب حسین قدیانی پرداخت اما در کمال شگفتی میبدما نیز به سرنوشت وبلاگ قطعه۲۶(وب شخصی قدیانی) و سایت مشرق نیوز(انعکاس دهنده مقاله قدیانی) و دهها سایت دیگر دچار شد و http://www.meybodema.com/ از سوی دادستانی تهران(!) فیلتر شد.
نکته جالب در این زمینه آن است که دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در مصاحبه با رجانیوز خاطرنشان ساخته که این اقدام دادستانی بدون نظر کارگروه بوده است! تماسهای میبدما با مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز این موضوع را تایید می کند.
نکته جالبتر اینکه "میبدما" که سایتی متعلق به شهرستان میبد می باشد از طریق دادستانی "تهران" فیلتر شده است!
به اطلاع همشهریان گرامی و سایر مخاطبان عزیز می رساند که دست اندرکاران میبدما بر عهدی که از اول با امامت امت بسته باقی است و اگر دستگاههای مختلف این نظام بروبچه های شبکه مجازی میبدما را از در بیرون کنند آنان از پنجره وارد می شوند لذا آدرس جدید سایت میبدما که البته فاقد مطالب حسین قدیانی عزیز می باشد را یادداشت بفرمایید:
البته مذاکرات و مکاتبات میبدما با دادستانی تهران برای بازپس گیری دامنه (دات کام) میبدما ادامه دارد.
یا حق
مدیر مسئول میبدما
امروزه نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. آیت الله امام خامنه ای (مد ظله العالی)
همیشه یاد و خاطره شهدا در قلوب ما زنده خواهد ماند ولی اینکه در و دیوار شهر را به عکسهای زیبای آنان مزین کنیم کاری بس شایسته می باشد.
هیئت اباالفضلی بیت العباس شهرستان میبد با مزین کردن خیابان آیت الله سعیدی و تزئینات بسیار عالی و در شان محرم الحرام واقعا چهره این خیابان را حسینی کرده است.
امیدواریم که این عمل در سایر هیئات نیز به کار رود(که اکثرا هست) و علاوه بر اینکه هیئتها را به عکس آنها مزین می کنبم سعی شود که اخلاق و منش آنها را هم به دیگران به خصوص نوجوانان و جوانان آموزش دهیم.انشا الله
ادواردو آنیلی که بود
مهدی آنیلی یا ادواردو آنیلی
که متاثر از انقلاب اسلامی ایران، مسلمان و شیعه شد. وی تنها پسر و وارث سناتور و میلیاردر ایتالیایی جیووانی آنیلی بود که در سال ۱۳۷۹ به طرز مشکوکی کشته شد، با این حال طبق نظر دادگاه علت مرگ خودکشی اعلام شد.
ادواردو آنیلی در ۶ژوئن ۱۹۵۴در نیویورک به دنیا آمد.
او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک در ویلز در کشور بریتانیا گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغالتحصیل شد.
پدرش سناتور جیووانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، ایویکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند.
چگونگی مسلمان شدن
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین میگوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم. »بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه میکند و درخواستش مبنی بر اینکه میخواهد مسلمان شود را مطرح میکند. آنها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب میکنند.
نخستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.
دکتر قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو میگوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.